🔹(اعتقاد به روش #تجمیع_ظنون)
مرحوم صاحب جواهر در روش شناسی اجتهاد خود روایت ضعیف و شهرت را صفر در نظر نمیگرفتند که سپس بگویند که از این دو، عدد حاصل نمیشود.
🔹(عدم پذیرش مبنای کلامی سمحه بودن شریعت)
صاحب جواهر سهولت و سمحه بودن شریعت را به عنوان یک قاعده نمیپذیرد، ولی آن را به عنوان یک پارادیم و پیشفرض عام و رویکرد به ادله که در فتوای فقیه نیز تاثیرگذار است نگاه میکنند؛ زمانی که محقق اردبیلی بیان میکند که سهولت دین اقتضا میکند که در امر قبله قائل به نظرخاصی بود، مرحوم صاحب جواهر موضع تندی میگیرند و بیان میکنند که سهولت دین به معنی تساهل و بی اعتنا گذشتن از احکام دین نیست.
همایش نکوداشت صاحب جواهر، ۱۳۹۷
متن تفصیلی در ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
دوران مرحوم صاحب جواهر دوران باشکوه حوزه علمیه نجف بود، حال در چنین فضایی که علما و مراجع بسیار بزرگی زندگی میکردند جواهرالکلام در کنار ریاض و کشف و مفتاح الکرامه و… نوشته شد.
کتاب صاحب جواهر موقعیت عظیمی در نزد بزرگان شیعه دارد به نحوی که مرحوم آقا بزرگ تهرانی این اثر را اثری بی نظیر در تاریخ اسلام بر میشمرند؛ مرحوم میرزای نوری این کتاب را برترین شگفتی عصر خود میداند.
بیان شده است که جواهر در بین ۲۵ تا ۳۵ سالگی ایشان نگاشته شده است که به نظر میرسد که این کتاب بیش از سی سالگی ایشان تالیف شده است باشد، زیرا تولد ایشان در قرن دوازدهم است و بر اساس اختلافی که در تاریخ تولد ایشان وجود دارد در خصوص سن نگارش این کتاب فاخر نیز مباحثی مطرح است.
ایشان ۹ سال پیش از وفات خود، این کتاب را به اتمام رساندند؛ ایشان فرصت ۹ سالهای داشتند که اگر نکاتی راجع به کتاب وجود داشت با وجود شاگردان سترگ خویش اصلاح کنند؛ کتاب الجهاد آخرین کتاب ایشان است.
صاحب الجواهر را صرفا با این کتاب میشناسند، ولی در کنار خدمات استثنایی ایشان، مرحوم صاحب جواهر سه تراث عظیم به جای گذاشتند که نخستین آن جواهر است و دوم، مرحوم شیخ انصاری است؛ شیخ انصاری شاگردی مرحوم صاحب را نکرده است، ولی در هنگام وفات ایشان، با وجود همه عالمان بزرگ، ملا مرتضی ذزفولی را به جای خود به مسند مرجعیت نهادند که نقش مهمی در توسعه حوزه علمیه نجف و علوم حوزوی داشت.
مرحوم شیخ ۱۵ سال پس از صاحب جواهر زنده ماندند و به روشی که مرحوم صاحب جواهر به ایشان وصیت کرد از نظر استفاده از این روش باعث شد که فقه تشیع به بالندگی استثنایی برسد.
روش و متدی که صاحب جواهر به جای گذاشتند سومین یادگار ارزشمند ایشان بود؛ ایشان بایستههای اجتهاد را در یک مجموعه نظام مند گردآوردند؛ فقه الجواهر و فقه جواهری با هم متفاوت هستند؛ آنچه که خالد و ماندگار و جامع و جهانی و جاودان میکند، فقه جواهری است.
فقه جواهری انضباط فقهی را در عین حفظ اصول را مد نظر قرار میدهد؛ یعنی این فقه هم پویا و هم پایا است؛ در این گونه همایشها حتما نباید به مدح پرداخت بلکه میتوان با نقد برخی نظرات به توسعه و بسط علوم و همین روش شخصیتهای بزرگ نیز کمک کرد.
مرحوم صاحب جواهر در روش شناسی اجتهاد خود روایت ضعیف و شهرت و صفر در نظر نمیگرفتند که سپس بگویند که از این دو، عدد حاصل نمیشود؛ ایشان روش خاصی داشتند تا بتوانند استفادههای روایی و حکمی را به بهترین و دقیق ترین شکل داشته باشند که اگر کسی به نظرات و روش ایشان شناخت دقیق نداشته باشند بر این نظرات حاشیه میزند.
مرحوم صاحب جواهر توجه بسیاری به پیامد فتوا داشتند؛ برخی پس از بررسی تمام جوانب و ادله فتوایی را صادر میکنند، ولی مرحوم صاحب جواهر به پیامد فتوا به عنوان فرایندی در چینش ادله توجه داشتند.
مساله سهله و سمحه در کتاب صاحب جواهر بیان شده است؛ مرحوم صاحب جواهر سهولت و سمحه بودن شریعت را به عنوان یک قاعده نمیپذیرد، ولی آن را به عنوان یک پارادیم و پیشفرض عام و رویکرد به ادله که در فتوای فقیه نیز تاثیرگذار است نگاه میکنند؛ زمانی که محقق اردبیلی بیان میکند که سهولت دین اقتضا میکند که در امر قبله قائل به نظرخاصی بود، مرحوم صاحب جواهر موضع تندی میگیرند و بیان میکنند که سهولت دین به معنی تساهل و بی اعتنا گذشتن از احکام دین نیست.
نصوص دینی ما به نصوص مبین مقاصد و مبین شریعت تقسیم شده است، تکلیف ما با نصوص مبین شریعت مشخص است، ولی حال سوال این است که آیا میتوان از نصوص مبین مقاصد استفاده کرد؛ برخی بر تایید این مساله قائل هستند.
برخی از پژوهشگران نص پسند هستند و بر نصوص مبین مقاصد نقشی قائل نیستند؛ معتقد نیستم که میتوان مستقیما به نصوص مبین مقاصد التزام کرد، بلکه باید نصوص مبین شریعت را در کنار نصوص مبین مقاصد ببینیم.
منبع: سایت اجتهاد