🔹سه سطح از استنباط وجود دارد؛ سطح استظهاری، سطح استنباطی، سطح استنطاقی. در فقه متداول، استظهار و استنباط طی شده، اما استنطاق نشده است.

🔹سطح اول؛ #استظهار است، استظهار یعنی هر چه در آیات و روایات آمده است، دلالت مطابقی این آیات و روایات به دست می‌آید.

🔹سطح دوم؛ #استنباط است؛ این پیچیده‌تر است از آنچه که از آیات و روایات استظهار می‌شود. وقتی تمام کلیات و اصول دانسته شد، یک فرع و مصداقی می آید؛ فقیه باید بتواند تشخیص دهد که این مصداق کدامیک از این اصول است که استظهار کرده است؛ لذا گفته می شود استنباط رد الفروع الی الاصول است.

🔹سطح سوم و مرحله بالاتر؛ #استنطاق است. شهید صدر در تفسیر موضوعی خودش به آن پرداخته است. مسائل جدیدی که در آیات و روایات هیچ ذکری از آنها دیده نمی‌شود؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ذلکِ الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ؛ قرآن را به سخن بیاورید؛ یکی از دلایل بقا و جاودان بودن قرآن همین است که قابلیت پاسخگویی در همه عرصه ها و زمینه ها را دارد؛ اما به شرطی که با روش استنطاقی وارد شوید. چون آیات قرآن صریحا در این موضوع صحبت نکرده است.