📝 روش، رفتار عامی است که یک فقیه در کار فقهی خود از آن بهره می‌برد. مثلا وقتی می‌گوییم روش‌شناسی اجتهادی شیخ انصاری، یعنی ایشان چه متد و رفتاری را در اجتهاد احکام به کار می‌برده است.

📝 درست است تبادر اصلی روش‌شناسی اجتهادی در اجتهاد بالمعنی الاخص است، یعنی در فقه کاربرد دارد و ما از این نهاد بیشتر در فقه استفاده می‌کنیم، ولی مسلماً فایده‌ی این بحث در همه علوم که به نوعی با متن سروکار دارد، مطرح می‌شود و جایگاه پیدا می‌کند.

📝 روش‌شناسی در ذیل اصول فقه تعریف نمی‌شود بلکه در ذیل فلسفه فقه تعریف می‌شود. همچنین روش‌شناسی، بحث از کیفیت گفت‌وگو نیست.

📝 روش‌شناسی استفاده از منبع برای حل مسأله است. یعنی فرآیند استنباط یک نقطه‌ی آغازی دارد، یک طی مسیر دارد و یک مقصد دارد. مقصد حل مسأله است، این مسأله ممکن است کلان یا ریز، جدید و قدیم و... باشد.

ارائه شده در برنامه فقه پویا رادیو معارف، ۲۷ بهمن ۹۹
لینک برنامه در سایت رادیو معارف


مشروح در ادامه مطلب

استاد ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در برنامه فقه پویا رادیو معارف به بررسی روش‌شناسی اجتهاد پرداخت و درباره چیستی واژه «روش‌شناسی اجتهاد» اظهار کرد: منظور ما از روش، متد یا منهج همان معنای خاصی است که در ذهن عموم افراد قرار دارد.

وی افزود: روش، رفتار عامی است که یک فقیه در کار فقهی خود از آن بهره می‌برد. مثلا وقتی می‌گوییم روش‌شناسی اجتهادی شیخ انصاری، یعنی ایشان چه متد و رفتاری را در اجتهاد احکام به کار می‌برده است.

آیت‌الله علیدوست اظهار داشت: درست است تبادر اصلی روش‌شناسی اجتهادی در اجتهاد بالمعنی الاخص است، یعنی در فقه کاربرد دارد و ما از این نهاد بیشتر در فقه استفاده می‌کنیم، ولی مسلماً فایده‌ی این بحث در همه علوم که به نوعی با متن سروکار دارد، مطرح می‌شود و جایگاه پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: ما برای این‌که بهتر ماهیت روش‌شناسی را بیان کنیم، بهتر است بگوییم روش‌شناسی چه چیزی نیست؟ روش‌شناسی بحث از ادله و حجیت ادله نیست، یعنی زمانی که یک فرد بحث می‌کند خبر واحد و سنت چیست؟ آیا سنت حجت است یا خیر؟ اجماع چیست و حجت است یا خیر؟ و… کار روش شناسانه نمی‌کند. بنابراین روش‌شناسی از اصول فقه جداست چون تمام این مثال‌ها در اصول فقه مطرح می‌شود.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به این‌که در اصول فقه بحث از ادله‌ی استنباط می‌شود، عنوان کرد: بحث از ادله یا به «ما هی ادله» است یا به «ما هی هی» و میرزای قمی با دیگران درباره این موضوع اختلاف دارد. ولی در روش‌شناسی ما چنین مسائلی را بحث نمی‌کنیم. لذا روش‌شناسی در ذیل اصول فقه تعریف نمی‌شود بلکه در ذیل فلسفه فقه تعریف می‌شود. بنابراین روش‌شناسی اصول فقه نیست.

وی اضافه کرد: همچنین روش‌شناسی، بحث از کیفیت گفت‌وگو نیست. بنده باید سوگمندانه بگویم تقریبا سه دهه است که این کلمه در حوزه وارد شده است، یعنی خود ما وقتی این بحث‌ها را مطرح می‌کردیم، این واژه جدید بود. آرام آرام بسط پیدا کرد، به طوری که اکنون اگر فردی این کلمه را مورد استفاده قرار ندهد، گویی بحثش ناقص است.

آیت‌الله علیدوست تأکید کرد: البته نمی‌توانیم بگوییم این محتوا – نه واژه – اصلا در گذشته نبوده و هیچ فقیهی وارد این ساحت نشده است، ولی در کتب گذشتگان به طور نهادی مستقل مطرح نشده است. لذا در رسائل و کفایه و حتی دروس خارجی که پس از این کتاب‌ها گذاشته می‌شود، روش‌شناسی اجتهادی دیده نمی‌شود. اما می‌توانید بحث روش شناسانه را در جای جای جواهر الکلام ملاحظه کنید. بنابراین روش‌شناسی بوده ولی منضبط و نهادینه‌ی نبوده که خود سبب ایجاد آسیب‌هایی شده است.

وی تصریح کرد: اکنون برخی که می‌خواهند بحث از روش‌شناسی داشته باشند، چه روش‌شناسی مضاف به یک مکتب مثل روش‌شناسی فقه امامیه یا به یک شهر مثل روش‌شناسی فقه قم و نجف و یا حتی روش‌شناسی نسبت به یک شخص، منظورشان این است که فلان فرد ابتدا باید بیان موضوع – مسائل نو – کند، سپس اقوال را برشمارد، پس از آن اقوال را مورد نقد قرار دهد و پس از آن دیدگاه و نظر خودش را مطرح کند. ممکن است کسی به این کار روش‌شناسی بگوید ولی بنده معتقدم این روش‌شناسی نیست.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: روش‌شناسی استفاده از منبع برای حل مسأله است. یعنی فرآینده استنباط یک نقطه‌ی آغازی دارد، یک طی مسیر دارد و یک مقصد دارد. مقصد حل مسأله است، این مسأله ممکن است کلان یا ریز، جدید و قدیم و… باشد.

وی یادآور شد: فقیه وقتی می‌خواهد کار را شروع کند، نخست به سراغ اسناد و ادله می‌رود، وقتی بحث از ادله و اسناد می‌شود حتی شامل ضرورت‌های فقه، اجماع و اقوال علما نیز می‌شود. از این مسیر شروع می‌کند تا به حل مسأله می‌رسد. این حرکت از مبدأ به سمت مقصد با طی مسیری که دارد و در این طی مسیر باید معارضات را ببینید و آن‌ها را حل کند و از روش‌هایی که دارد استفاده کند، روش‌شناسی است. لذا غیر از کار را اگر بخواهیم جزو روش‌شناسی بیاوریم بحث به جای اشتباهی هدایت می‌شود که نباید این کار صورت گیرد.

(منبع: مفتاح)